توضیح مرام
از ترس اینکه مسلمانان و مسیحیان قدری در اعتقاد اختلاف دارند که حضرت مسیح ابن مریم با جسد عنصری به آسمان بالا برده شده است و در زمان آینده نزول خواهد کرد، از این تردید و این اعتقاد را فاسد قرار داده و اینکه مسیحی آتی، مثیل مسیح خواهد بود و آن همین مولف است و بسیاری از قلمها خلاف من بلند خواهند شد و اینکه برایم سخت باشد که از رای خود رجوع کنم. ایشان لازم دانستند که قبل از اینکه قلمها خلاف من بلند شوند، از این ادعا به طور مفصل و مدلل توضیح دادند و به سبب این، ایشان رساله توضیح مرام نوشتند و در پایانش اعلامی با عنوان «آگهی به خدمت علمای اسلام» فرمودند:
چیزی که درمورد مثیل مسیح نوشتهام، آن موضوع جداگانه در سه رساله مندرج شده است. یعنی در فتح اسلام و توضیح مرام و ازاله اوهام. پس لازم میگردد که تا زمانیکه کسی هر سه رساله را با دقت نمیخواند تا آنزمان اظهار رای علیه من عجله نکند. «توضیح مرام»
هنگامی که ایشان در ۱۸۹۱ در لدهیانه اقامت داشتند. ایشان شروع به آمادگی مطالب ازاله اوهام کردند و بخشی از آن در «قول فصیح» چاپ شده است و به مولوی محمد حسین بتالوی فرستاده شده است.
ایشان دربارهٔ مسئله وفات مسیح از قرآن مجید و احادیث صحیحه بحث مفصل کردهاند و واقعیت واژهٔ نزول و توفی و رفع و خروج دجال بیان کردهاند و با دلایل محکم خودشان را مثیل مسیح به اثبات رساندهاند. ایشان در این وصیت نهایی و امر پوشیده نگاشتهاند:
در خاطر داشته باشید که شما در مباحثات با مسیحیان موضوع را تغییردهید. این امر را بر مسیحیان به اثبات برسانید که درواقع مسیح ابن مریم برای همیشه درگذشته است. تنها همین بحثی است که با پیروزی این میتوانید مسیحیان را از روی زمین خاتمه بدهید….. و بحثهای دیگر بیمورد هستند. دین آنان تنها یک ستون دارد و همان این است که مسیح ابن مریم تا اکنون روی آسمان زنده نشسته است. این ستون را پاره پاره کنید. سپس نگاه کنید که دین مسیحیان چه واقعیتی دارد. چون خداوند هم میخواهد که این ستون را ریز ریز کند و باد واحدانیت در اروپا بوزد، به خاطر این، من را فرستاده است و با الهام خاص خود بر من آشکار کرده است که مسیح ابن مریم درگذشته است. «ازاله اوهام»
اما ملا بدون انتظار چاپ ازاله اوهام با نوشتهها و سخنرانیهای خود از من مخالفت ورزیدند. مولوی محمد حسین بتالوی با خواندن این رسالهها در رساله خود «اشاعة السنه» ذکر حضرت مسیح موعود علیه السلام کرده گفت که او میگوید: در ملا عام اهلاسلام میگویم که خبر ظهور مسیح موعود قبل از قیامت در قرآن کریم است. من همان کسانی هستم و حضرت مسیح ابن مریم درگذشته است.
اینچنین نوشت که در این خصوص فرضیت «اشاعة السنه» است که این فتنه را مسدود کند. تمام موضوعات قبلی را رها کرده از این ادعا رد کند. اصول باطلهاش را بطلان کند و رضایت اصول حقه اسلامیه را به دست آورد. سعی کرده شود که جماعتش نابود شود و در آینده تمام مسلمانان بالخصوص اهل حدیث«این خادم آنان است» در جماعت این داخل نشود.
سپس نوشت:
اگر نشریه اشاعة السنه بر براهین او را ولی امکانی و ملهم قرار نداده باشد، درآنصورت او الهاماتی که در براهین احمدیه نوشته است در دیدگاه مردم اهمیت نداشته باشد.. تنها نشریه اشاعة السنة در فرقه اهل حدیث و نظر مشتریهای خود فکر الهام و ولایتش راسخ کرده بود و او پشتیبان اسلام قرار داد بود.
لذا فرضیت «اشاعة السنة» و بدهی بر عهده داشت، طوریکه او را به سبب دعاوی پیشین مقام والا اعطا کرده بود همانگانه به سبب دعاوی جدید به خاک یکسان کند و تا زمانیکه از این جبران نشود تا آن زمان بدون نیاز شدید رو به موضوع دیگر نکند.
«اشاعة السنة جلد ۱۳ شماره ۱ صفحه ۳و ۴»
مولوی محمد حسین بتالوی نوشته است طوریکه مولوی عبدالرحمن صوفی صافی خلاف حضرت مسیح موعود علیه السلام و جماعتش الهامات بیان کرده و به بنده گفت که من برای استحکام شما دربرابر آنان در بارگاه خداوند دعای بطور استخاره کرده بودم. در پاسخش بر من الهام شد لکل فرعون موسی. یعنی هر فرعونی را موسی. لذا شما درمقابلش آماده و مستحکم باشید. ما از خداوند دعا میکنیم که خداوند یاور شما باشد و بر این استوار کند.
«اشاعة السنة جلد ۱۳ شماره ۱ زیر نویس صفحه ۲۵»